سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

چند جفت جوراب!! بهترین و تمیزترین لباس هایم و البته یک دست لباس مشکی...

یک عاااالمه دستمال کاغذی برای گریه کردن!!

کاغذ و قلم برای نوشتن آن همه الهام که از در و دیوار می ریزد روی دلم... 

 سجاده، مهر و تسبیح کربلا، مفاتیح، صحیفه، چادرنماز...

ساکم آماده است...

حالا منتظر بابا هستم!!
.
.
.

در باز می شود و بهترین بایای دنیا مهمان دلم می شود... کاغذی از جیبش بیرون می آورد و من با هزار هزار شوق می دوم جلو دستش را می بوسم و کاغذ را می گذارم روی قلبم!!

بابا، دوباره اسم مرا برای اعتکاف نوشته...

ساک آماده ام را می بیند و میخندد: هنوز یک هفته مانده!!

می خندم: عجله دارم دلم برای خدا خییییلی تنگ شده...

پینوشت1:
بچه بودم که بهترین بابای دنیا مرا برد اعتکاف...
بابا مرا از وسط خاله بازی هایم برد اعتکاف... یعنی دخترم تو بزرگتر از این حرفهایی بیا برویم یک بازی بهتر... بیا برویم عشق بازی... حالا از آن اولین اعتکاف سال ها می گذرد و من هر سال رجب که می شود نگاه بابا که می کنم دلم می خواهد گریه کنم بس که خوب است این بابا، همه خوبی هایش یک طرف اینکه مرا با رجب آشنا کرد یک طرف...

 پینوشت2:
آی باباهایی که این پست را می خوانید، گاهی همانطور که دست فرزندتان توی دست شماست بروید مسجد، باور کنید مسجدهایی که با بابا رفتم از همه پارک رفتن هایم بهتر بود...

پینوشت3:
دعا کنید « اشک » داشته باشم، می ترسم از سنگی ِ دل.....

پینوشت4:
انشاالله معتکف که شوم دعاگوی همه شما هستم.

سلامتی همه باباهای خوب و مومن صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم



نوشته شده در سه شنبه 91 خرداد 9ساعت ساعت 1:45 عصر توسط ملیحه سادات| نظر

سلام ملیحه سادات!

دیدی؟

خداییش دیدی دست لطف و مهربونی خدا رو رو سرمون؟

کی فکرشو می کرد؟

کی فکرشو می کرد من و تو  و رفقا با اون همه آرامش و اعتماد به نفس!! درس بخونیم و آخرش این همه گل بکاریم؟

فکر میکنم چیزی شبیه به معجزه اتفاق افتاده...

خدایا شکرت...

خدایا کمکمون کن که ما رفقای هشتاد و هفتی دوباره زیر سایه ی آقامون جم شیم...گل تقدیم شما



نوشته شده در یکشنبه 91 خرداد 7ساعت ساعت 10:35 عصر توسط پونه| نظر

سلام به همه نامزدهای محترم انتخابات پارسی نامه جان!

یک سری نیازمندیها رو می ذارم اینجا شاید به دردتون بخوره. این پست ویژه شما عزیزان. عدم سوء استفاده برای عموم آزاد است!

 


برگ از ما رای از شما
وعده ما روز انتخابات

چلوکبابی برادران

 


قابل توجه کاندیداهای بی برنامه برنامه در جهات مختلف موجود است.

 اتحادیه برنامه نویسان سیاسی

 


 کاندیدای محترم!
اینجانبان جمعی از تین ایجرهای سینمای ایران آمادگی خود را جهت حمایت از مواضع شما بر اساس نرخ سال گذشته اعلام می داریم.

 


فعالیت های تبلیغاتی خود را به ما بسپارید
تهیه و تنظیم انواع شب نامه هجو کلیه رقبای شما در سطوح خفیف و شدید و سرایش قصیده و مدحیه.

     جمعی از شعرای باز نشسته

 


روزنامه رو به موت جهت مصارف انتخاباتی اجاره داده می شود بشتابید.

 


غفلت شما موجب نگرانی ماست
نوشتن استعفانامه پذیرفته می شود در انواع سوزناک، تحلیلی، افشاگرانه، براندازانه و...

تخفیف ویژه برای کاندیداهای انتخابات

 


اتوبوس و مینی بوس فروش و اجاره
جهت سفرهای انتخاباتی شما کاندیدای محترم به مناطق محروم موجود است.


 


کاندیدای محترم بدینوسیله آمادگی خود را جهت تخریب چهره رقیبان اعلام می داریم.

اتحادیه اسید پاشان سیاسی

 


ارائه خدمات پاک کردن حافظه در سه سطح کوتاه مدت، بلند مدت و تاریخی مناسب برای کاندیداهایی که می خواهند تصویری تازه از خودشان عرضه کنند.

موسسه مردان سیاه پوش

 


کاندیدای محترم در این برهه خطیر یک رای هم یک رای است.

پنج هزار تومان می گیریم به شما رای می دهیم.

 


استخاره فوری، مطمئن، مجرب

پیش از هر گونه ائتلاف، اجماع، انصراف و... با ما مشورت کنید.
استاد اعظم استخاره، دعا نویسی، حرز تضمینی به همراه خدمات ویژه چیزخور کردن رقبا، مناسب برای همه نامزدهای انتخاباتی

کلینیک تخصصی ننه زلخیا و دختران

 

 

سطل آشغال در انواع سایزها جهت سوزاندن، ترقه، دینامیت، بمب هسته ای و سایر مواد افنجاری، و تعدادی جوان اغفال شده جهت شلوغ کاری بعد از انتخاب نشدن شما و همچنین تعدادی شیپور جهت فریاد زدن « تقلب » شده موجود می باشد.

 

 


سریش مخصوص دو کاره رسید
مناسب جهت چسباندن انواع پوستر به انواع دیوار و چسباندن انواع
 
شعار به انواع کاندیدا.بنیاد سروش سریش

 


ساختن فیلم تبلیغاتی خود را به ما بسپارید.
متخصص در ساختن فیلم تبلیغاتی در اواع جنگی، ملودرام، عشقی، عرفانی، خانوادگی و غیره

موسسه سینمایی چلپاسه

پی نوشت:
حالا بگید کدوم ستاد شام می ده تا ما همین الان رسما حمایتمونو از کاندیدای محترم اعلام کنیم!!

تبلیغات استخراج شده از « کتاب سوم » اثر طبع آقای امید مهدی نژاد



نوشته شده در پنج شنبه 91 خرداد 4ساعت ساعت 7:30 صبح توسط ملیحه سادات| نظر

امروز طوفان عجیبی شد خیلی عجیب تا جایی که برق قطع شد و درختها نزدیک بود از ریشه بیرون بیان هوا تاریک و پر از گرد و خاک. باد اونقدر فریاد زد و خشمناک توی کوچه ها پیچید که هر لحظه فکر می کردم این دیگه واقعا عذابه!!
ساعتی باد با همین خشم و غضب شهر رو تکون داد بعد یکهو آسمون آروم گرفت، باد خشمگین، نسیم شد، اونهمه گرد و خاک کنار رفت و یه بارون خیلی قشنگ شروع کرد به بوسیدن شهر انگار بارون می خواست از دل زمین درآره اونهمه خرابکاری طوفانو!!

خدای بزرگ، در عرض چند ساعت جلوه ای از عظمت و رحمت خودشو به رخ ما کشید. هوای امروز فقط فتح خرمشهر رو تو ذهنم تداعی می کرد.

طوفان مثل صدام سرمست و پر غرور داد و فریاد راه انداخته بود و برای شهر شاخ و شونه می کشید و انگار قصد داشت چند ساعته شهر رو ویرون کنه مثل صدام ملعون که سه روزه میخواست ایرانو بگیره!!

بارون اما تمام غرش و غرور طوفانو آروم کرد! بارون طوفانو از شهرمون بیرون کرد! بارون همون رحمت همیشگی و بی دریغ و پر سخاوت خدا، شهر رو آروم و خیس و معطر کرد پر از عطر خاکهای نم خورده!
قطره های بارون مثل رزمنده ها پاک و بی ریا باریدند، خودشونو به زمین کوبیدند، خودشونو فدا کردند تا غرش طوفانو ساکت کنند.

بارون انگار همون پیام امام بود: خرمشهر را خدا آزاد کرد...

هوای امروز فقط فتح خرمشهر رو تو ذهنم تداعی می کرد...

پینوشت:
خدایا هزار هزار بار شکرت
خدایا مثل همیشه هوای کشورمو داشته باش
شادی ارواح شهدا صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.



نوشته شده در چهارشنبه 91 خرداد 3ساعت ساعت 7:53 عصر توسط ملیحه سادات| نظر

من یک دختر چادریم...

شاد و پر نشاط، سرزنده و پرکار.
قرآن و نهج البلاغه اگر می خوانم، حافظ و سعدی هم می خوانم...
عاشق پهلوانی های حضرت حیدر ع اگر هستم، یک عالمه شعر حماسی از شاهنامه هم حفظم...
پای سجاده ام گریه اگر می کنم، خنده هایم هم تماشایی است!
من یک عالمه دوست و رفیق دارم...
 فقط تابستان ها اگر اردوی جهادی می روم، اردوی تفریحی ام هر هفته به پاست...
هر شب برنامه دوچرخه سواری داریم با بچه ها! ما با هم اگر دعای کمیل می رویم پارک رفتنمان هم سرجایش هست...
مسجد اگر پاتوق ماست، باغ و بوستان پاتوق بعدی ماست...
برای نماز صبح قرار مسجد اگر می گذاریم، هنوز خورشید نزده از مسجد تا پارک قدم می زنیم.
دعای عهدمان را اگر می خوانیم همانجا سفره صفا باز می کنیم و با خنده و شادی صبحانه مان می شود پارک با طعم خدا...
ما اگر چادر سر می کنیم، نقاش هم هستیم، خطمان هم خوب است، قلم هم می زنیم، تئاتر هم می رویم، سینما هم اگر فیلم خوب داشت!
کوه هم می رویم، عکس های یادگاری، فیلم های پر از خنده و شادی...

 کی گفته ما چادری ها ..........

من قشنگتر از دنیای خودمان سراغ ندارم! دنیای من و این رفیقان باخدایم، همین هایی که هر سال با هم اعتکاف می رویم، همین ها که با هم اردو هم می رویم.

دنیای ما را ندیده کسی که به دعای کمیل رفتن ما خندیده...

کی گفته ما چادری ها ..........

من قشنگتر از دنیای خودمان سراغ ندارم...

خوشبخت ندیده، هر کس ما را ندیده....

 



نوشته شده در دوشنبه 91 خرداد 1ساعت ساعت 3:45 عصر توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin