. بسم الله... هر که رفت التماسش کردم با تو بگوید، حکایت ِ بیتابیهایم را و هر که بازگشت التماسش کردم از تو بگوید، با من و با دل َم... از همه فقط پرسیدم چه خبر از نــــــــجـــــفــــــ... ؟! . لَو أحبّنی جَبلٌ لَتهافَت...* خودت گفته بودی کوه هم اگر باشد در هم میشکند فرو میپاشد هزار تکه میشود اگر عاشق ِ تو باشد... . حالا من شدهام مثل ِ همان کوهی که با تمام ِ شکوهش به یکباره فروریزد! . من بر تو عاشقم... و در این ادعا آسمان گواه ِ من است و این اشکهای بیامان و این دل ِ پر تب و تاب و این دردی که دائم، شعله میکشد بر عمق ِ جانم . . بیتابم عجیب بیتاب دارم جان میدهم... در فراق َت . روزی هزار بار درهم میشکنم فرومیپاشم دل َم هزار تکه میشود به پای ِ حبّی که میدانم نه لیاقتش را دارم و نه معرفتش را... . من از عشق هیچ نمیدانم از شیعه بودن هم! من فقط میدانم بر تو عجیب عاشقم... . . من کمتر از آنم که تو را درک کنم آگاهی من از عشق بسیار کم است.... . . ببخشید اگر این نوشته خیلی برای خودم بود نوشته رمزدار را همیشه بیاحترامی به مخاطبم میدانم رمزدارش نکردم! کاش یک نفر حال مرا بفهمد.... . *حکمت111نهج البلاغه
By Ashoora.ir & Night Skin