سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

من یک دختر چادریم...

شاد و پر نشاط، سرزنده و پرکار.
قرآن و نهج البلاغه اگر می خوانم، حافظ و سعدی هم می خوانم...
عاشق پهلوانی های حضرت حیدر ع اگر هستم، یک عالمه شعر حماسی از شاهنامه هم حفظم...
پای سجاده ام گریه اگر می کنم، خنده هایم هم تماشایی است!
من یک عالمه دوست و رفیق دارم...
 فقط تابستان ها اگر اردوی جهادی می روم، اردوی تفریحی ام هر هفته به پاست...
هر شب برنامه دوچرخه سواری داریم با بچه ها! ما با هم اگر دعای کمیل می رویم پارک رفتنمان هم سرجایش هست...
مسجد اگر پاتوق ماست، باغ و بوستان پاتوق بعدی ماست...
برای نماز صبح قرار مسجد اگر می گذاریم، هنوز خورشید نزده از مسجد تا پارک قدم می زنیم.
دعای عهدمان را اگر می خوانیم همانجا سفره صفا باز می کنیم و با خنده و شادی صبحانه مان می شود پارک با طعم خدا...
ما اگر چادر سر می کنیم، نقاش هم هستیم، خطمان هم خوب است، قلم هم می زنیم، تئاتر هم می رویم، سینما هم اگر فیلم خوب داشت!
کوه هم می رویم، عکس های یادگاری، فیلم های پر از خنده و شادی...

 کی گفته ما چادری ها ..........

من قشنگتر از دنیای خودمان سراغ ندارم! دنیای من و این رفیقان باخدایم، همین هایی که هر سال با هم اعتکاف می رویم، همین ها که با هم اردو هم می رویم.

دنیای ما را ندیده کسی که به دعای کمیل رفتن ما خندیده...

کی گفته ما چادری ها ..........

من قشنگتر از دنیای خودمان سراغ ندارم...

خوشبخت ندیده، هر کس ما را ندیده....

 



نوشته شده در دوشنبه 91 خرداد 1ساعت ساعت 3:45 عصر توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin