از جحاز اشتران بالا که رفت رو به چهار طرف پرسید: آیا صدای مرا می شنوید؟ نکند ما هم، چون مردم مدینه در به رویش... راستی ما برای مهدی زهرا چه کرده ایم؟!.......................
تا از هر چهار طرف اعتراف نگرفت رسالتش را ابلاغ نکرد!
شاید می دید آن شب هایی را که فاطمه اش مظلوم و غریب درب خانه های مدینه را می کوبد:
- «جئتک منتصراً، جئتک مستغیثاً ...» یعنی یادت هست آن روز را که خودت به پدرم گفتی «صدایت را می شنوم» حالا وقتش است، بگو خودت بگو از پدرم چه شنیدی؟
حتما آن روز از اینها اعتراف گرفت تا امروز نتوانند در جواب فاطمه اش بگویند «ما دور بودیم صدای پیغمبر را نشنیدیم»
لعنت خدا بر گوش هایی که صد ای پیغمبر(ص) را شنیدند اما هرگز آن صدای نازنین بر زبان های ناپاکشان جاری نشد.
و اما....
«امروز می شود صدای مهدی فاطمه (عج) را به وضوح شنید که بر در خانه ی ما همان کلام مادر را بر زبان دارد :«جئتک منتصراً، جئتک مستغیثاً»...
By Ashoora.ir & Night Skin