سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

عشق یعنی ابتلا، یعنی دچار شدن...
وقتی علی درخانه اش را می کوبید، فاطمه با هزار و یک شوق و اشتیاق به سمت در می شتافت و در به روی علی اش می گشود: « تفضل حبیبی» و علی خم می شد و بوسه بر پیشانی فاطمه اش می زد...
کدام عاشق تر است؟؟ علی یا فاطمه؟!
وقتی در زندگانی علی و زهرا دقیق می شوی، بهتر می فهمی این را که عشق، یعنی دچار شدن!
این را می فهمی؛ اما باز یک ابهام؛ کدام یک، دچار دیگری است، علی یا زهرا؟!و باز یک ابهام بزرگتر، این دچار شدن از جنس چیست؟ آسمان؟ ملکوت؟ و یا حتی خدا؟!آیا ابتلای علی به فاطمه، مثل ابتلای من و توست؟ ما اگر به چیزی مبتلا شویم، چنان درگیرش می شویم که دیگر هیچ چیز را جز او نمی بینیم و نمی فهمیم؛ حال این ابتلا می خواهد درد و مرض باشد، یا چیزی از نوع علاقه و شاید عشق!!! اما بین علی و فاطمه چیز دیگری است؛ علی و زهرا فقط درگیر یکدیگر نیستند؛ این چه عشقی است که ایشان را مبتلای انسان کرده است؛ تمام دغدغه هایی که یک عاشق برای معشوق دارد، علی و زهرا برای انسان و انسانیت دارند.
آنچه از رابطه بین علی و زهرا به ما رسیده است، چیزی فراتر از تعریف ما از عشق است.

پیامبر به خانه فاطمه اش آمده و جویای احوال زندگی شان است: علی جان! فاطمه را چگونه همسری یافتی؟

-          « نعم العون علی طاعه الله »
از همین پاسخ علی می شود فهمید، که علی در امتداد عشق ورزیدنش به فاطمه به عشقی بزرگتر می رسد، عشقی بس وسیع تر از رابطه بین دو همسر.
خیلی تماشایی است ببینی پهلوانی که در هنگامه نبرد، کسی را یارای مقابله با او نیست؛ پهلوانی که از هیبتش تمام میدان می لرزد؛ با همان کف ذوالفقار نشانش جارو به دست بگیرد و در کار خانه به همسر کمک کند، عدس پاک کند و برای تنور خانه، هیزم بیاورد .آیا برای این، تفسیری جز عشق می شناسی؟!
و باز پرسشی دیگر، این عشق نهایتش به کجا می رسد؟؟
 رابطه ای که بین علی و فاطمه است، خیلی عمیق تر از آن چیزی است که ما از عشق می فهمیم .هرگز آیا به این کلام امیرالمؤمنین در وصف همسرداری فاطمه اندیشیده ای؟ «هرگاه به خانه می آمدم، فاطمه تمام دردها و رنج ها و خستگی های مرا می زدود»
فاطمه برای علی آرامش است، برای قلب علی سکینه است.مگر علی قرآن ناطق نیست؟! فاطمه مرا آرام می کند! « الا بذکر الله تطمئن القلوب »
فاطمه برای علی و علی برای فاطمه، هر کدام برای دیگری نشانه است، یک نشانه در یک مسیر، مسیری که به خدا ختم می شود .این زندگی چیزی فراتر از یک رابطه زناشویی است؛ تمام تعبیر و تفسیر هایی که از حورالعین و زندگی بهشت و بهشتیان شنیده ای، همه را در همین خانه سادة گلی می توان یافت .خانه ساده ای که« أذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه » 
زندگانی علی و زهرا مجنونانه تر از همه لیلی نامه هایی است که به عمرت شنیده ای خانه ای که عشق حاکم بر آن، تنها و تنها به یک نقطه می رسد: « الله»
برای عاشقانه زیستن فقط کافی است کمی شبیه فاطمه و علی باشی...



نوشته شده در یکشنبه 91 اردیبهشت 17ساعت ساعت 7:42 صبح توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin