این است دعای عهد فاطمه....
انی اجدد له فی صبیحة یومی هذا... فاطمه هر روز هر روز هر روز می رود دنبال حق غصب شده علی...
و ما عشت من ایامی.... فاطمه دارد جان می دهد اما هنوز علی علی گفتنش تمامی ندارد...
لا احول عنها و لا ازول ابدا... حتی اگر تمام یک شهر درهایش را به روی فاطمه ببندد، حتی اگر پهلو...حتی اگر محسن..حتی اگر سیلی... فاطمه باز هم با تو می ماند با تو! علی...
اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه... علی مگر جز فاطمه کسی را دارد؟؟!!
و الذابین عنه... فاطمه س میزبان تازیانه ها می شود تا مبادا علی را ببرند...
و المسارعین الیه...فاطمه تا به هوش می آید با همان تن پر خاک و خون خود را به مسجد می رساند
و الممتثلین لاوامره...فاطمه اگر نفرین کند این شهر زیر و رو می شود اما به فرمان علی سکوت می کند...
والمحامین عنه... یا علی روحی لروحک الفدا و نفسی لنفسک الوقاء...
و السابقین الی ارادته... فاطمه نگاهش به اشارت علی است... – چشم علی جان چشم...
و المستشهدین بین یدیه... فاطمه س آخر جان می دهد برای امام زمانش...
این است دعای عهد فاطمه....
By Ashoora.ir & Night Skin