سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

به سال نو بگویید کنتور بیندازد!! این اولین جمعه!!! یک...
جمعه قبل غوغایی بود!! تقریبا همه وبلاگ ها پر شده بود از این حرفها: آخرین جمعه شد و نیامدی!! یک سال دیگر هم تمام شد و باز نیامدی!!
می دانی راز این آخرین جمعه شدنها و نیامدنها چیست؟؟!!
گذر بی تفاوت من و تو از کنار این اولین جمعه ها!!
جمعه های اول می گذرد و ما نمی فهمیم آن که باید بیاید، نیامد!! تازه به جمعه آخر که می رسیم یادمان می افتد یک سال دیگر هم تمام شد و باز نیامد!!!
راست گفته بود هر کس گفته بود تقصیر تو نیست مقصر منم!
تقصیر تو نیست مقصر منم!!
اگر همان اولین جمعه که به غروب رسید و تو نیامدی من از غصه مرده بودم!
و اگر پایان هر هفته چند جنازه مثل من روی دست جمعه مانده بود... تو تا حالا آمده بودی!!
اما راز این بی تفاوتی چیست؟!
نفهمیدن!!!
نمی فهمیم!!
نمی فهمیم، آنکه باید باشد، نیست!!
نمی فهمیم، چقدر بدبختیم!!
نمی فهمیم و سالهایمان بدون او میگذرد و تازه آخر سال که می شود یادمان می افتد نیامد!!!
وای اگر باز آخرین جمعه شود و باز......
کاش همین اولین جمعه بفهمیم: دوباره صبح، ظهر، نه! غروب شد نیامدی....
یا صاحب عصر



نوشته شده در جمعه 91 فروردین 4ساعت ساعت 7:4 عصر توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin