سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

*مرا از زیاده ی گِل تو خلق کردند...

و آن گِل مقدس، مشک بارید در لحظه لحظه ی خلقت من... و نور پاشید در ذره ذره ی وجودم...

و تمام هستیم به عِطر تو متبرک شد...

و بنای خلقت من بر عشق ِ تو شد...

و من از همان لحظه نخست عاشق شدم...

و ضرباهنگ دلم، عطش ِ تو گرفت...

و تا لب گشودم، « تو » در من جاری شدی...

و تا چشم گشودم خود را میان مجلس تو یافتم...

و  إنی سلمٌ... جرعه جرعه بر من نازل شد...

و هر گوشه ی دلم هزار حسینیه به پا شد...

و نگاهم از عِطر سیب پر شد...و دلم از حسرت شش گوشه...

و تا یاد دارم مقیم حسینه های توأم....

من از ازل مصیبت زده ی داغ توأم...
.
.
.
مرا از زیاده ی گِل تو خلق کردند...

و من از همان لحظه نخست عاشق شدم...

.
.
.
ارباب!

هوائیت شده ام...

.

پ.ن: ترکیب ِ باب‍... باب‍...های کودکیم، ارباب شد! و من با تو سخن گفتن آغاز کردم...

پ.ن: روزمرگی یعنی تکرار دیروز! اگر دیروز من تویی! بگذار گرفتار روزمرگی شوم... بگذار هر روزم تکراری شود إنی سلمٌ لِمن سالمکم...

پ.ن: مرا از زیاده ی گل تو خلق کردند... خلقت من با تو آغاز شد... دیروز من تویی! بگذار گرفتار روزمرگی شوم...

پ.ن:بی تاب شده ام... دق می کنم، ارباب!...

پ.ن: ارباب!.... 

 *حدیث: شیعیان ما از زیاده گل ما خلق شده اند.

 

 

 



نوشته شده در چهارشنبه 91 مهر 12ساعت ساعت 10:28 صبح توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin