سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

به دیوار حیاط تکیه می زنم و با صدای دنگ دنگ ِ میله ها آرام می شوم... من عاشق صدای برخورد این میله ها با خشت های صحن مسجدم... قشنگترین موسیقی ای که می شناسم همین صداست... آخر این صدا یعنی دارند توی صحن مسجد داربست می بندند... یعنی دارند سایه بان درست می کنند... یعنی دارند صحن را برای نماز ظهر آنهمه روزه دار آماده می کنند... یعنی دارند مسجد را برای اعتکاف آماده می کنند... یعنی دوباره اعتکاف... من قشنگتر از این صدا نمی شناسم...
به دیوار تکیه می زنم و غرق می شوم در آواز میله ها و خشت ها، آرامشی عجیب بر دلم می ریزد، تمام خاطرات قشنگم زنده می شود... تمام دلتنگی هایم هم...
می آیم توی اتاق... تلویزیون روشن است و خبر ساعت14... دادگاه حسنی مبارک...
چه خبر است در گوشه کنار این عالم، در سرزمین برادران من؟!
انگار نه انگار این مردم انقلاب کرده اند!! هنوز هم زیر بار ظلمند...
با خودم می گویم خدا رحمت کند امام را... تنها انقلابی که دست ظلم را به کلی قطع کرد، انقلاب ما بود... تنها کشوری که واقعا استقلال یافت کشور ما بود... تنها کشوری که تمام ابر قدرتها از او می ترسند کشور ماست...
با خودم می گویم اگر امام نبود خدا می دانست ما الان کجا بودیم... اینهمه پیشرفت، اینهمه علم و صنعت و موفقیت، اینهمه اقتدار، اینهمه عزت، اینهمه.... ما هر چه داریم از امام و شهدا داریم...
همین وبلاگ که شده دفتر خاطرات من... اگر امام نبود شاید ما هنوز حتی نمی دانستیم اینترنت یعنی چه چه برسد به اینهمه استفاده روزانه از اینترنت!!
دوباره آواز میله و خشت توی دلم می پیچد...
من دارم می روم اعتکاف... اگر امام نبود کجا توی این مملکت اعتکاف برگزار می شد؟!
شاید اگر امام نبود هیچ وقت این صدا برای من قشنگ نبود...
 

جدا اگر امام نبود ما الان کجا بودیم؟؟!!

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

خدایا! درود و رحمت و مغفرت بی پایانت را بر آن ابر مرد تاریخ ایران عطا فرما...
پروردگارا! به حرمت امیرالمومنین این روزها او را بر سفره جدش میهمان گردان...
شادی روح بلند این شایسته فرزند ِ پیغمبر ص صلوات...
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم



نوشته شده در شنبه 91 خرداد 13ساعت ساعت 3:12 عصر توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin