• وبلاگ : ساعت يک و نيم آن روز
  • يادداشت : شب آرزوهاي من...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    شهادت مولايمان امام علي بن محمد الهادي (عليه السلام) را تسليت عرض مي نمائيم
    مولايمان علي بن محمد الهادي (عليه السلام) فرمودند :الدُّنْيَا سُوقٌ رَبِحَ فِيهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.(تحف العقول)
    دنيا بازاريست كه مردمى از آن سود برند و مردمى ديگر زيان كنند.
    خداوند بخاطر مولايمان سودي را که براي آخرتمان مي باشد نصيبمان فرمايد
    پاسخ

    سلام بزرگوار.خوش اومدين.
    منم تسليت عرض ميکنم.
    الهي آمين...
    دوباره خوندم دوباره دلم لرزيد دوباره دلتنگ مدينه شدم دوباره دوباره دوباره........... آي مدينه!نکنه قهري بامن؟! ديوونم کردي
    پاسخ

    منم دلتنگ مدينه ام...خيلي....
    ايشالا به زودي زود دوباره نصيبمون بشه...
    دعا کن مليحه سادات...
    دعا کن يه بار ديگه چشممون بيفته به گنبد خضراء...
    + نجمه غلامي(دوست هاشم پور) 
    سلام پونه جون(راضيه خانم) نوشتتتون عالي بود دعا کنيد خدا به ما هم توفيق حج بده خوش بحالتون که اينهمه لايقيد که خدا وجودتونو با وجود خودش جلا داده - هم شما هم مليحه سادات- ميشه سفارش دل ما رو هم به خدا بکنيد؟!
    پاسخ

    سلام عزيز دلم.خوش اومدي.
    نسبت به نوشته ام نظر لطفته.ممنونم.
    خيلي وقتا اين جور موقعا حرف از لياقت آدما ميشه اما به نظرم هميشه لطف خدا بيشتر از لياقت ماست.
    ما چه کاره ايم که سفارش کسي رو بکنيم؟
    دلتو بسپار به خدا.از خودش بخواه.ايشالا نصيبت بشه...
    خداحافظي از هيچ جا برايم سخت تر از خداحافظي از مدينه نبود.بغض چنان بر گلو چنگ مي انداخت که ديگر گريه هم کاري از کار پيش نمي برد.انگار تمام غم هاي دنيا يکباره بر دلت هوار شده بود.چشم ها در اين آخرين لحظات سخت بي تاب بود و در جستجوي گمشده اش به هر سوي بقيع مي دويد.دست ها تمام به پنجره ي بقيع گره خورده بود.همه لباس سفيد احرام به تن کرده بودند.اتوبوس ها کمي ان طرف تر از حرم حضرت رسول"ص"منتظر بودند و سرپرستان کاروان مدام از بچه ها مي خواستند که هر چه زودتر خدا حافظي را پايان دهند تا هر چه زودتر به سمت مسجد شجره حرکت کنيم.يادم هست که دست هاي برخي را به زور از بقيع جدا کردند.حالا دست ها جدا شده اما پاها کجا توان رفتن دارد؟هر کسي در پله اي از بقيع نشسته و اشک مي ريزد,گاهي يکي چند قدمي مي آيد,به ناگاه برمي گردد و دوباره دست هاي توسلش را به بقيع ميرساند.آه که چقدر سخت است جدايي!چقدر سخت است جدايي از صبح هاي ملکوتي بين الحرمين,اما به گمانم بچه ها آخر دل هايشان را به بقيع گره زدند...
    سلام زيبا بود. واقعا چقدر سخت بود وداع با مدينه، خيلي سخت بود... خيلي...
    پاسخ

    سلام دوست عزيز.ممنون که اين بخش رو دوباره نوشتي.دوباره خو ندمش!دوباره دلم يه جوري شد...
    سخت بود... خيلي سخت...
    التماس دعا...

    سلام پونه جونم خاطرات حجم زنده شد.........ممنونم ازت. التماس دعاي فراوون
    پاسخ

    سلام عزيزم.قربونت برم.منم التماس دعا دارم.
    راستي خاطرات حجتو پيدا نکردي؟
    چقدر حيف!!!
    سلام. امشب از خدا براي شما بهترينها راآرزومندم ملتمس دعا
    پاسخ

    سلام عليکم.متشکرم.چشم,إن شاء الله دعا گو هستيم.
    + سردار تنها 

    سلام و خسته نباشيد خدمت دوست عزيزمون

    شرمنده از اينکه کمتر به وبلاگ شما سر مي زنيم

    درگير کارهاي بزرگ تري هستم(البته سعادت نداشته ام که به وب شما بيام)

    مطلبتون مثل هميشه زيبا بود

    دست شما درد نکنه

    استفاده کرديم

    پاسخ

    عليک سلام سردار!
    دشمنتون شرمنده.
    ايشالا تو همه ي کاراتون موفق باشيد.
    مطلبم "مثل هميشه" زيبا بود؟!
    من کمتر مي نويسم,احتمالا قبلا بيشتر نوشته هاي زيباي مليحه سادات رو خوندين.
    به هر حال ممنون از نظر لطفتون.
    سلام
    خدا توفيق دعاي خوب کردن به ما بده
    پاسخ

    سلام.
    الهي آمين...

    خدا را داشتن يعني همه چيز را باهم داشتن و هرچه بي او يعني هيچ!

    سلام فوق العاده بود خوشبحالت

    امشب ما رو هم فراموش نکني

    اللهم عجل لوليک الفرج

    پاسخ

    سلام عزيزم.
    فداي محبتت!
    ايشالا اگه خدا توفيق بده من ناقابل در محضر آقا علي بن موسي الرضا"ع" ياد شما هستم.منم التماس دعا دارم.