وبلاگ :
ساعت يک و نيم آن روز
يادداشت :
وعده ما امروز بعد از نماز جمعه
نظرات :
6
خصوصي ،
22
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بسيجي
آره وگرنه حيف مي شد تو رو پيدا نمي کردم / منم مي خوام يه علي و زهرا داشته باشم يه علي تو بزار برا زهراي ما .
هي از دست تو ديگه چقدر قدرتو بدونن . بذارنت رو سرشون
ماشالله که همشم ازت تعريف مي کنن
پاسخ
آره طفلکيا واقعا واسم سنگ تموم ميذاشتن ولي تو مگه جز پونه کس ديگه اي رو هم ميشناسي؟! قبول دارم خيلي بهم لطف دارن و تعريفم ميکنن ولي تو که نديديشون!! حالا ببينم زهرا جونو چه جوري تربيت ميکني اگه دختر خوبي بود فرشته بود ماه بود شايد به آسدعلي آقا (پسربزرگم) گفتم بگيرتش!!!!- واقعا حيف مي شد چون من به پسر جماعت رو نميدم اونوقت حسابتو ميرسيدم!