سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

بسم الله...

قاه قاه مستانه‌شان گوش فلک را کر می‌کرد...

بعد از آن پیروزی بزرگ

بعد از قتل عام خارجی‌ها و به بند کشیدن زنان و کودکان‌شان

این‌همه سرمستی بی‌جهت نمی‌نمود!

کاروان مست و بی‌خبر گرم میگساری و لهو و لعب...

مرد یهود مات و مبهوت به نوری که از آن سر سمت آسمان می‌رفت خیره  بود!

تا به حال اینهمه زیبایی و نور یکجا به چشمش نخورده بود!

نمی‌شد باور کرد این سر از آن یک خارجی باشد!

با تردید جلو رفت و پرسید این سر متعلق به کیست؟

پاسخ آمد او بر خلیفه‌ی خدا خروج کرده بود ما هم او را به سزای کارش رساندیم!

می‌شود این سر امشب نزد من باشد؟!

آخر تو را با این سر چه کار؟!

حاضرم در ازایش ده هزار دینار بپردازم!

صدای  سکه‌ها عمرسعد را وسوسه کرد!

سکه‌ها را بگیرید و سر را امشب به او بسپارید...

.

کیسه‌های درهم و دینار را گذاشت توی دستان پلید سرباز

سر را گرفت و فوری سمت صومعه شتاب گرفت!

نوری که از سر ساطع می‌شد دلش را می‌لرزاند

چقدر این سر شبیه آن‌چه بود که تا به حال درباره‌ی مسیح شنیده بود

زیبا... نورانی... دلربا...

خون و خاک از سر گرفت...

سر را با گلاب و عنبر و مشک شست...

سر را روی دامن گذاشت و شروع کرد به درددل کردن و راز دل با سر گفتن...

آن‌قدر با سر گفت و اشک ریخت که نفهمید چگونه صبح شد...!

کسی نمی‌داند آن شب بر یهودی چه گذشت...

اما صبح که سربازان بر در منزلش آمدند تا سر را از او بگیرند

گریان خطاب به سر می‌گفت:

فردای قیامت پیش جدت محمد گواهی بده که من شهادت می‌دهم جز خدای یکتا معبودی نیست و محمد بنده و فرستاده اوست. به دست تو مسلمان شدم و غلام توأم...

.

.

ارباب!

هرگز خاک و خون از سرت نگرفتم!

هرگز شبی را تا صبح با تو سر نکردم!

هرگز برای آن سر حرمت نگه نداشتم!

هرگز ... هرگز... هرگز...

اما !

تو بی‌بهانه مسلمانم کن!

.

پینوشت:

در مسیری که کاروان اسرا را به شام می‌بردند کاروان در منزلی به نام قنسرین نزدیک صومعه یک یهودی فرود آمد و این اتفاق افتاد.

 نسخه‌های مختلف را که بررسی کردم درباره گفت‌و‌گوهایی که بین آن یهودی و سر صورت گرفته بود اختلافاتی وجود داشت برای همین ترجیح دادم بنویسم:کسی نمی‌داند آن شب بر یهودی چه گذشت...

 



نوشته شده در سه شنبه 91 آذر 14ساعت ساعت 3:0 عصر توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin