پيام
+
روي تخته سياه پارسي بلاگ
زنگ خورد
ناظم آمد سر صف
توي برنامه صبح گاهي
رو به كاربرها گفت:
باز هم دفتر مشق دبيري خط خورد
و کتاب شب پيش را
ماه با خودش برد
آي خورشيد !
روي اين آسمان
روي تخته سياه پارسي بلاگ
با گچ نور بنويس :
زير اين گنبد گرد و کبود
هميشه، *اخراجي*
كاربر ِ خوبي بود.

مهديه...
91/11/5
ساعت يك و نيم
پارادوكس داشت:) اخراجي دانش آموز خوبي بود: دي آدم يا اخراجي ميشه يا دانش آموز خوب ديگه:)
ساعت يك و نيم
مصرع آخرش داغونه:) وزن و قافيه همه چيزش به هم ريخته: دي
*اخراجي*
شرمنده کرديد رفيق :)
ساعت يك و نيم
يكي كمك كنه مصرع آخر رو درست كنم:)
*اخراجي*
تشريف داشتيد حالا :)
ساعت يك و نيم
تكرار مي كنم يكي كمك كنه مصرع آخرش رو درست كنم:)
ساعت يك و نيم
:)
*اخراجي*
:)
ساعت يك و نيم
الان بهتر شد:)
ساعت يك و نيم
:)
ساعت يك و نيم
چشم مهندس هر چي شما بگي:)
ساعت يك و نيم
چه تبليغات تريپي شد:)
ساعت يك و نيم
چاخلص مهندس هم هستيم:)
ساعت يك و نيم
حقوق رو بايد با اخراجي حساب كني:)
*اخراجي*
کسي اينجا اسمي از من برد آيا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!
ساعت يك و نيم
آره ديگه دبير جان اين مهندس راست ميگيه:) ستادت شام هم ميده؟!
ساعت يك و نيم
مهندس جان من رفتم تو حقوق من رو هم از كيمياي ناب بگير هم از اخراجي
*اخراجي*
عجب !!!
*اخراجي*
شام ؟ چي هست ؟
ساعت يك و نيم
الان اين شعر رو عوض مي كنم واسه كيمياي نابم مي زنمش: دي (آيكون ستاد تبليغاتي دو رو)
*اخراجي*
:) (ايکون دونستن قدر)
ساعت يك و نيم
كاش منم كانديدا مي شدم يكي برام تبليغ مي كرد:) (آيكون غبطه خوردن به اخراجي: دي)
بلاي آسموني😁
آبجي اخراجي را من امروز تازه شناختم:)الان بااين نوشته اي که رو تخته سياه پارسي بلاگ نوشته شد شناختم بيشتر شد:)
ساعت يك و نيم
درود بر شما يزدي شيرين :)
بلاي آسموني😁
سپاس بر شما مشهدي شيرين:)
ساعت يك و نيم
:)