شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ در عالم کودکي‌ام عاشقت شده بودم!
مردي که پدرم برايم از او مي‌گفت
بي‌نظير
بي‌بديل
روياي شب و روزم تو بودي...
پهلواني که هم‌بازي يتيمکان کوفه مي‌شد
هميشه دلم مي‌خواست يک بار هم که شده به بازي‌هاي من بيايي...
.
.
.
در يتيم‌خانه قدم که مي‌گذارم انگار با تو همراهم آنقدر حس مي‌کنم تو را که گاهي گمان مي‌کنم سرم را اگر برگردانم مي‌بينمت آن وقت مي‌توانم سرم را بگذارم روي دامنت و تمام دلتنگي‌هاي اين سال‌ها را برايت گريه کنم! به عدد تمام سال‌هاي زندگيم دلتنگ توأم مولا...
اين روزها توفيق تدريس در يک يتيم خون رو دارم... دلم براي اميرالمومنين بدجور تنگه! دعا کنيد اين دلتنگيها يه روز تموم شه... بالاخره يه روز لبخند مولامو ببينم
من هم مينطور بودم با همين احساس ناب بزرگ شدم :روياي شب و روزم تو بودي پهلواني که هم‌بازي يتيمکان کوفه مي‌شد*
فقط خدا ميدونه من چقدر اميرالمومنين رو دوست دارم... حتي الان که دارم مينويسم اشکم دراومد خيلي خيلي عجيب دوست دارم مرد افسانه اي قصه هاي کودکيم را
افسانه اي ! نه بلکه از هر واقعيتي واقعي تر
بله از هر واقعيتي واقعي تر... منظورم از افسانه اي همون بي نظير بودنه...
يا علي جان بنگر به حال باراني دلم
اجرتون با مولا علي،پدر مهربانيها
يا علي جان بنگر به حال باراني دلم .... / ممنونم صدراي بزرگوار
خوش به حالت بانو ... لا اقل احساس ، حس کرن حضور مولا را داري ...
در بغضهايت يادي از دلتنگي دوستانت هم هست ؟
حديث جانم... هميشه ياد دوستانم هستم... / گاهي اونقدر دلتنگ اميرالمومنين ميشم که انگار واقعا زماني ايشون رو ديدم و باهاشون بودم و الان دورم و دلتنگ!
خوش به حالتون...
دعا بفرماييد
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top