پيام
+
آمد داخل گودي
ميخواست سر از تن ِ آن خارجي که داخل گودال افتاده بود جدا کند
خارجي نگاهش کرد
گفت تو مرا نميشناسي
من فرزند پيغمبرم، من زادهي زهرايم... من... من حسينم...
.
.
از گودال آمد بيرون
فرياد کشيد واي بر شما!
مرا به جنگ که آوردهايد؟
.
به روي لشکر شمشير کشيد...
.
.
.
آمده بود سر از تن حسين جدا کند
شهيد شد..
حسين نجاتش داد...
.
.
به فداي تو ارباب که تا آخرين نفس هم به فکر هدايت مردم بودي
ميخواست سر از تن ِ آن خارجي که داخل گودال افتاده بود جدا کند
خارجي نگاهش کرد
گفت تو مرا نميشناسي
من فرزند پيغمبرم، من زادهي زهرايم... من... من حسينم...
.
.
از گودال آمد بيرون
فرياد کشيد واي بر شما!
مرا به جنگ که آوردهايد؟
.
به روي لشکر شمشير کشيد...
.
.
.
آمده بود سر از تن حسين جدا کند
شهيد شد..
حسين نجاتش داد...
.
.
به فداي تو ارباب که تا آخرين نفس هم به فکر هدايت مردم بودي
ساعت يك و نيم
91/9/8

*پوريا*
تو مقتل نوشته ؟؟
قافيه باران
شبر
سلام / سند ؟
*پوريا*
منم پرسيدم امان از بي جوابي
مجنون الحسين ع
کي؟
ساعت يك و نيم
اي واي ببخشيد .... سوالات رو تازه ديدم... بي سند نيست ولي دقيق سندش رو ندارم دنبالش هستم ميارم انشاالله
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید