وبلاگ :
ساعت يک و نيم آن روز
يادداشت :
بازخواني ليلة الرغائب!
نظرات :
3
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پوريا
جالب بود.. و خنده دار..
فقط يه سوال دو نصفه شب سعيد حداديان شروع کرد؟!
بعد شب مگه از 12 به بعد تموم نميشه؟!
:-)... .. ما. اون شب قرار بود بريم حرم اما رفتيم هييت. (دهن ريا آسفالت) اما خبري از استغفار نبود ما از بعد از ظهر تا اذان مغرب جشن. امام محمد باقر را گرفتيم و کف زديم و خنديديم.. و آخر هم يادمان رفت بايد آرزو هم ميکرديم.. در کل شب حيرت انگيزي بود.. :-)
پاسخ
سلام اتفاقا اين مدنظرم بود و نوشتم دوي بامداد نميدونم شما نصف شب رو کجا ديدين؟! :) خب خوش بحالتون بيشتر از ما فيض بردين قبول باشه