وبلاگ :
ساعت يک و نيم آن روز
يادداشت :
حضرت آرامش...
نظرات :
4
خصوصي ،
11
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پوريا
ما رفتيم حرم حدود ساعت يازده , رو به حرم , صحن گوهر شاد , يکي از استادان خوش صدا ميخواند , و تکرار ميکرديم , امين الله ميخواند و گريه ميکرديم , چقدر زيبا بود , وقتي در قطرات اشکمون غروري بود , که همسايه امام رضاييم , چقدر زيبا بود اين غرور ..
پاسخ
تقبل الله... التماس دعا