وبلاگ :
ساعت يک و نيم آن روز
يادداشت :
ما پنج نفر
نظرات :
3
خصوصي ،
15
عمومي
پارسي يار
: 7 علاقه ، 1 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پوريا
سلام ,
علي جون , نامت مزين به نام علي , مولايه خودمونه , ولي داداش گلم , اينجوري نگو اخه ميگن کافر همه رو به کيش خود پندارد , بعد برايه خودت بد ميشه
, دانشگاه هايه بزرگ که دخترا و پسرا در کنار هم قرار ميگيرن کسايي قيافه شيطانيشون رو نشون ميدن , که کمبود چندين سال, حسرت در کنار جنس مخالف بودن رو داشتن
نه کسايي که تفريحشون
قران خوندنه
, راستي تبريک به همه يه خانومايي که داشگاهشون رو هميشه مسخره ميکردم ولي انصافا" دانشگاه فردوسي , احسنت , شيريني فراموش نشه
پاسخ
سلام.خيلي ممنون از نظر جالبت آقا پوريا.به خصوص اين قسمت: دانشگاه هايه بزرگ که دخترا و پسرا در کنار هم قرار ميگيرن کسايي قيافه شيطانيشون رو نشون ميدن , که کمبود چندين سال, حسرت در کنار جنس مخالف بودن رو داشتن نه کسايي که تفريحشون قران خوندنه.خوب ازمون تعريف کردي.دستت درد نکنه.البته شما که انقدر آقايي"به قول بعضيا!" بهتره بدوني مسخره کردنم خوب نيست.مهم رشته ي ماست نه دانشکده مون.بعدشم ما تو اون دانشکده خيلي خاطرات خوبي داشتيم و خ چيزا ياد گرفتيم و اصلا اگه اون دانشکده نبود من چه جوري اين دوستاي خوبم رو پيدا ميکردم؟!