جز تو در گوشه دل عشق کسي نيست مرا
جز ملاقات تو ميل و هوسي نيست مرا
شوق ديدار تو در ديده من بسيار است
جز تو عشق رخ هر خار و خسي نيست مرا
عشق رخسار کسي رغبت ديدار کسي
جز تو اندازه بال مگسي نيست مرا
جز تو در سينه ندارم که هواي دگري
جز تو و خاطر تو همنفسي نيست مرا
غير دستان توام نيست شفابخش دگر
جز مسيحاي دمت دادرسي نيست مرا
تا نيايي و رسي خود تو به داد دل من
انتظاري به نجات از قفسي نيست مرا
روزي آخر رسي از جاده سرسبز بهار
انتظارت که دگر کار بسي نيست مرا