• وبلاگ : ساعت يک و نيم آن روز
  • يادداشت : آخرين روز دانشجويي و اين وبلاگ!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 33 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    مادر!!! من وباش گفتم آبجي پيدا کردم . اين که فراري سياسيه
    خدا بهمون رحم کنه
    پاسخ

    پس چي؟ از اين مليحه سادات هر کاري بگي بر مياد!
    اونوقتي اومدم اون يکي مطلب اونقد ترشيده ترشيده کرده بودين
    بو ترشي ميومد ، اومدم بيرون
    شما که اينو بگين من چي بايد بگم
    پاسخ

    چيه بسيجي جونم؟مي خواي از تو هم تعريف کنم که مليحه سادات با گل بياد خونتون؟!
    سلام مليحه جون حقيقت هميشه تلخه
    خو صد البته شما که تعريفي هستي ولي ماشالله پونه خانم هم کم ازت تعريف نمي کنه
    منتظر باش همين روزا با دسته گل بيايم خونتون
    پاسخ

    اوه!بادا بادا مبارک بادا ايشالا مبارک بادا !
    قربونت برم که انقدر رو راستي!
    ديدي مليحه خانوم؟!ياد بگير!کيه که قدر منو بدونه؟
    راستي ديدي آخرشم تو اين فضاي مجازي واست خواستگار پيدا کردم؟
    بسيجي انگار نيست!! خب من ديگه بايد برم فعلا خداحافظ
    پاسخ

    بنده ي خدا خب نمي دونه چي بگه؟از يه طرف دروغ,گناه کبيره اس! از يه طرف دل شکستن مؤمن خطاست! ترجيح داد خودشو قايم کنه!
    خدافظ عسلم.
    خب دختر بحث کميته انظباطيه!!! چرا عموميش کردي؟؟!! بنده از همينجا هر گونه اغتشاش،تحصن،مخالفت با مسولين دانشکده، زيرپاگذاشتن قوانين درپيت!، يک تنه رهبري کردن تمام دانشجويان!، عملياتهاي براندازي و چريکي و ساير موارد رو تکذيب ميکنم!
    پاسخ

    واي,خداييش يادش بخير!
    به رهبري تو,چه تحصناتي مي کرديم!
    ميبينم که داد برادر کاظمي هم از دست عروس خانوم در اومده! هههههههه
    پاسخ

    آره بابا,بنده ي خدا چند بارم اسمس داده و محترمانه خواسته من برگردم.منم هر بار گفتم چشم!گمونم اين دفعه بگه:کوفت چشم!!
    اينا منو از اون دانشکده بيرون کردن و دارن حسابي دانشکده رو دچار تحولات ميکنن!!! بايد يک پستي درباره خودم و دوره دانشجويي بنويسم! ميخوام وصيت کنم پرونده هاي کميته انظباطيمو بامن دفن کنن ميخوام شفيع شب اول قبرم بشه!!!!
    پاسخ

    ميدونم بابا خصوصي فرستاده بودي!خب حالا چيه مگه؟دلم خواست عموميش کنم.چطور شما همينطور با اجازه بي اجازه هر کار دلت مي خواد مي کني!منم دلم خواست!
    ولي خداييش دانشکده ديگه دانشجويي مثل تو به خودش نخواهد ديد.حيف که اونجوري که بايد از وجودت استفاده نشد!
    ميبينم که بسيجي جونم اومده سلام سمانه جون خوش اومدي.ميبيني اين پونه منو اذيت ميکنه به من ميگه خودشيفته؟ تو که بي طرفي بگو خداييش من خودشيفته ام؟
    پاسخ

    آره جان ما تو بگو بسيجي جون!
    بعد به من ميگي خودشيفته خب تو منو خودشيفته کردي ديگه؟! همين حرفارو ميزني که من خودشيفته ميشم!
    پاسخ

    خب آره!حق داري! ميدونم که من خودم عامل مهمي در تشديد خودشيفتگي سر کار هستم اما خداييش اصلش تو ذاتته!
    ميبينم که باز باهم ان شديم!!! ميبيني چقدر دل به دل راه داره؟ ميبيني من چقدر مستجاب الدعوه ام؟
    پاسخ

    سلام.بعله.بر منکرش لعنت!
    چطوري؟امروز رفتم دانشکده!چه خبره؟ عجب تغيير تحولاتي!
    سلام ان شالله دوستيتون جاودانه باشه
    بگو پس اسمتون يعني چي هي مي خواستم از مليحه بپرسم اين 1/5 آنروز يعني کدوم روز .
    موفق باشيد خانما همتون
    پاسخ

    سلام عزيز نازنينم.ممنون از لطفت.تو هم هميشه شاد و موفق باشي الهي.
    ببينم تو ميتوني آبروي منو تو اين وبلاگ ببري؟ بابا ملت فکر ميکنن من خيلي آدم حسابيم!!! دست بردار مارو لو نده!!!
    پاسخ

    لو بدم چيه؟آبرو تو ببرم يعني چي؟اصلا"آدم حسابي کيه؟
    اتفاقا من عاشق همين ابعاد متفاوت شخصيتي تو ام.اصلا همينه که تو رو ميکنه مليحه سادات و از خيلي از آدماي مذهبي متمايز ميشي.همينکه به جاش با وقار و سنگيني و چادرتو سفت مي چسبي و چشات زل نميزنه تو چش نامحرم و به جاشم ديوار راستو بالا ميري و شيطون بلا ميشي!
    همينکه يه جا از اهل بيت مي گي و اشکو روونه ي چشامون مي کني,يه جا طنز مي نويسي و آدمو از ته دل مي خندوني,يه جا فيلم سينمايي تحليل مي کني و ...
    آدم حسابي يعني همين!من به اين آدم ميگم آدم حسابي.
    آدمي که موقعيت هاي مختلف رو ميشناسه و تو هر موقعيت همونيه که بايد...
    سلام. همين دوستيهاست كه موندگاره وهروقت آدم دلش ميگيره با ياد آواري اون خاطرات شاد وسر زنده ميشه اما نفرموديد اين حلقه تا چه حد به عهد خود وفاداربودند
    پاسخ

    سلام.بله,حق با شماست.براي من ارزشمند ترين چيزاي زندگيم همين دوستام هستن.
    تو نامه اي که تو همين وبلاگ به مليحه سادات نوشته ام گفته بودم که تنها وفادار واقعي به اون عهد مليحه سادات بود!
    اون اوايل چند نفري يکي دوتا مطلب گذاشتن و ديگه پيداشون نشد.سرکار نائب مديريت هم فرمودن:اسامي ساير اعضا حذف بشه و فقط زماني که بدونن واقعا مي خوان باشن دوباره ميتونن شروع کنن.بعدش يه مدت فقط من و مليحه سادات بوديم.تا اينکه از آخراي اسفند,من در گير انتخابات مهم خواستگاري و ... شدم و مليحه جونم تو تموم اين مدت يه تنه گل کاشت.البته سيده فاطمه هاشم پور و فاطمه ي عزيزم هم به تازگي ما رو مستفيض مي کنن.
    سلام. زيبا بود. باعث شد خاطراتي برام زنده بشه که نه مجال گفتنش رو دارم و نه صلاحه که بگم. ولي اينم بگم که ما پسرا هم از دست شما دخترا... خلاصه بماند...
    راستي منتظر حضور پررنگتون تو وبلاگ حجاب فاطمي (س) هستم.
    موفق باشين خواهرم
    پاسخ

    سلام بر مديريت محترم وبلاگ حجاب فاطمي.ممنون از لطفتون.
    البته شما درست مي فرماييد که شما هم به خاطر حضور ما دست و بالتون بسته بوده! ولي خداييش ما بيشتر!
    اين روزا به حجاب فاطمي سر ميزنم و مطالب دوستان تو اين مدت نبودن خودم رو مي خونم.چشم.ايشالا ميام.
     <      1   2   3      >