سلام گل گفتي سيد

چه ميشد گردلم خون ميشد امشب
اسير عشق مجنون ميشد امشب
براي تسليت به حضرت عشق
دلم ازسينه بيرون ميشد امشب
اگرگوش دلت باز باشد صداي ناله هاي علي را خواهي شنيد كه بعد ازدفن فاطمه بانواي حزين چنين مي گويد.
اي صديقه تورا به كسي ميسپارم كه او از من براي تو شايسته تراست من به آنچه خداي تعالي براي توخرسند است راضيم.
يا رسول الله امانت شما را به شما بازگرداندم ولي ازاين پس اندوهم جاودانه خواهد بود

هركس نهال دوستي به بوستاني كشت
آخر به باد خزانش سپرد ورفت
طوفان ياد فاطمه همچون پدر چه زود
روزي وزيد وپيامش سپرد ورفت

زينب آسماني بود يا تو زينبي ؟

که ديدي و خم به ابرو نياوردي .....

که شنيدي و گريه نکردي .....

که چه قدر تو صبوري .....

آسمان !

از کجا ياد گرفته اي که اين قدر صبور باشي ؟