سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

مادر عزیزم، یا فاطمه الزهرا، داشتم خاطره ای از شما را در دفتر تاریخ می خواندم.

 آن وقت که گردنبند خود را به فقیری دادید. (بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏43 ؛ ص57) گردنبندی که دختر عمویتان به شما هدیه داده بود.

 یکی از یاران رسول خدا (ص) آن را از فقیر خرید و در نهایت آن همراه غلامی به شما بازگشت و شما غلام را آزاد ساختید. مادرجان، من از این کار شما زهد را آموختم. زهد یعنی وابسته نبودن به مال دنیا. یعنی تشییع جنازه دلبستگی ها.

مادر عزیزم، اگر مادرها، خانم ها، مثل شما به مادیات وابسته نباشند کمی خود را به شما شبیه کرده اند. زهد به معنای نداشتن نیست، شما هم گردنبند داشتید اما بخشیدید.

دوست داشتن گردنبند را از دل بیرون کردید تا دوست داشتن خدا جایگزین آن شود.

 من فکر می کردم زشت است هدیه ای که کسی به من داده هدیه دهم آن هم کسی از فامیل که بالاخره چشم تو چشم میفتیم و شاید ناراحت شود. ولی چه قشنگ شما آیه قرآن را با عمل نشان می دهید.

شما را نگاه می کنم انگار قرآن می خوانم. لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون .(آل عمران/92) اگه آدم دنبال خوبیه باید از آنچه که دوست داره بگذره و انفاق کنه. اون وقت خدا هم نه تنها همون مقدار بلکه بیشتر هم بهش بر میگردونه. مثل غلامی که به شما داده شد ولی شما خدمتکار را هم نخواستید. آزادش کردید.

در سخنرانی آقا، امام خامنه ای، سال 69، می دیدم که ایشان جنگ فرهنگی را مطرح می کردند. چند سال است که آقا نمودهای فرهنگی را شعار سال می کنند. مثل فرهنگ مصرف.

 شاید اگر خانم ها اصلاح شوند اکثر قوای جامعه اصلاح شوند. چه زیباست زهد برای یک خانم.

ما خانم ها متوجه نیستیم که چقدر روی مردانمان می توانیم تاثیر بگذاریم. اگر من اصلاح شوم خانواده ام اصلاح می شوند. مادر بافرهنگ، خانواده با فرهنگ.

 مادر مسلمان فرهنگی خانواده ای با فرهنگی اسلامی تربیت می کند.

 

 

 

 



نوشته شده در دوشنبه 93 اردیبهشت 8ساعت ساعت 9:14 صبح توسط سیده فاطمه| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin