سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساعت یک و نیم آن روز

خ...و...ش...ب...خ...ت...ی...
راستی خوشبختی یعنی چه؟ جدا خوشبخت یعنی که؟
خوشبختی یعنی همین بابا، یعنی همین مامان یعنی این خانه یعنی این خانواده...
خوشبختی یعنی لبخند مامان، یعنی نگاه بابا...
خوشبختی یعنی مسیر خانه ما تا مسجد... خوشبختی یعنی نماز مغرب جلوی ایوان وسط صحن... یعنی همین نسیمی که آرام چادرم را می دهد تاب...
خوشبختی یعنی بچه های صالحم!! شاگردهای طرح صالحینم!
خوشبختی یعنی وقتی وارد مسجد می شوم یک عالمه نگاه معصوم و پاک یکهو داد بزنند و بدوند سمت من: خانوم خانوم...
خوشبختی یعنی نشستن من پای صحبت پیرزن همسایه که دلش خوش است به گوش دادن من... خوشبختی یعنی رفاقت من و تمام پیرهای این محل... خوشبختی یعنی دیروز حاج خانوم نیری وقتی مرا به آغوش کشید گریه اش گرفت بس دلش برایم تنگ شده بود!!...
خوشبختی یعنی خنده های مهدیه دختر خوشروی همسایه مان... خوشبختی یعنی صدای علی... پسر بدصدای حاج آقا قاسمی...
خوشبختی یعنی مرضیه تمام رنگ های گواش را خالی کند روی فرش بعد با اضطراب به من پناه آورد: مامان نفهمد!!... خوشبختی یعنی همین اعتماد خواهر کوچکم توی خرابکاری هایش به من...
خوشبختی یعنی بچه های صالحم را بردارم و ببرم پارک توی راه برایم از حجاب حرف بزنند و از اینکه هیچ وقت چادرشان را کنار نمی گذارند، آن وقت تا برسیم جلوی اسباب بازی ها یکهو یک عالمه چادر روی دستم تلمبار شود که خانوم چادر ما باشد پیش شما ما برویم سرسره بازی!!
خوشبختی یعنی همین دروغ های صادقانه بچه ها...
خوشبختی یعنی جارو کردن، یعنی شستن ظرفها، یعنی تمام نشدن این کارها، یعنی هنوز اتاق را مرتب نکرده ام دوباره مرضیه شلوغش کند... خوشبختی یعنی صدای زهرا... وقتی پرچم می گیرد توی دست کوچکش و داد می زند مگ بر آمیکا!! همین زهرای دو ساله برادرم... خوشبختی یعنی نمازهای زهرا... همین زهرای باهوش و کوچکم...
خوشبختی یعنی نوشته های من روی دیوار مسجد... خوشبختی یعنی نشستن رفیقانم پای خواندن دست نوشته هایی که باید خودم برایشان بخوانم... با یک عالمه احساس...
خوشبختی یعنی من و تمام داشته هایم، حتی همین قلم... یعنی من و این خانه و هر چه توی آن هست...
خوشبختی یعنی رفاقت من و این پونه خوش قلبم، من این سیده فاطمه دانشمندم، من و این فاطمه مهربانم...
خوشبختی حتی شاید یعنی همین وبلاگ... همین نشستن شما پای وراجی های من... یعنی من و عطریاس و لبخند ماه و کیمیای ناب، من و هور و سکوت خیس و توحیدی... من و همه بروبچه های با صفای دنیای مجازی...
خوشبختی یعنی داشتن ِ تو... خدا...
راستی من چقدر خوشبختم...
ممنوووونم خدا... گل تقدیم شما

پ.ن: از همه دوستان مجازی ای که نامشون در متنم گنجونده نشد عذر خواهی میکنم، چون خیلی طولانی می شد و گرنه خوشبختی یعنی من و همه رفیقان مجازی!!

پ.ن: دوستانی که نسبت به « صدای علی » ممکنه براشون شبهه ایجاد بشه حتما این لینک رو ملاحظه کنند:

http://saate15anrooz.parsiblog.com/Posts/51/%d8%a2%d9%82%d8%a7%d9%8a+%d9%85%d8%a4%d8%b0%d9%86!/



نوشته شده در یکشنبه 91 خرداد 28ساعت ساعت 5:23 صبح توسط ملیحه سادات| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin